....

خـــــــــدایا...

دلم مرهمی می خواهد از جنس خودت!

نزدیـــک؛

بی خطــــر،

بخشــــنده…

بی منّـــــــــــــــــت … ! 

 

 

 

 

 

روزی فکر می کردم...

اگر او را با غریبه ای ببینم...

شهر را به آتش می کشم...

اما…

اما امروز حاضر نیستم...

حتی شمعی روشن کنم...

تا ببینم او کجاست.......

نظرات 1 + ارسال نظر
[ بدون نام ] سه‌شنبه 11 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 12:33 ق.ظ

خیلی زیبا خیلی قشنگ

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد