خدایا


خدایـــا

ایـن روزهــا حرفهـــایم بوی نـاشـــکری می دهنــد...

امـــا تـــو...

بـه حســـاب تنهـــایی و درد دل بگـــذار

دلتنگییییییییی

فصل ها عوض مے شوند ؛

جاے آلو را خرمالو مے گیرد . . .

اما جاے دلتنگے را

فقط دلتنگے : (

منتظر هیچ دستی در هیچ جای دنیا نباش

اشکهایت را با دست خودت پاک کن

همه رهگذرند ...

 
درد دارد ڪَســی تنهایت بگذارد که به جرم با او بودن همـﮧ تنهایت گذاشتنـد… ...

نه کسی منتظر است…
نه کسی چشم به راه…
نه خیال گذر از کوچه ی ما دارد ماه…
بین عاشق شدن و مرگ مگر فرقی هست؟
وقتی از عشق نصیبی نبری غیر از آه…